لیوان ۱۴۰۲/۰۴/۱۷، 15:21 اونجا که رسول یونان اول یکی از شعرهاش نوشته بود:«اگر تو نبودی عشق نبود و همینطور اصراری برای ادامه زندگی»دوست دارم بدونی چقدر حرف دل من به تو بود...#فرگل_مشتاقیپ.ن: ما همدیگر را اتفاقی دیدیمهمدیگر را باز شناختیم،تسلیم هم شدیمعشقی آتشین از بلور ناب ساختیمآیا به خوشبختی مان و آنچه نصیبمان شده، حواست هست#آلبر_کامو فرگل مشتاقی آلبر کامو بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۰۴/۲۶، 1:39 تو درونیترین احساس منی. با توست که به خودم میرسم و با تمام تفاوتهایمان اینقدر شبیه هستیم، اینقدر رفیق و اینقدر همدست، که حتی شور عشق و هیجان زیاد هم قادر نخواهد بود عشقی را که سختتر از خود ما شده است، ویران کند. خیلی ساده، باید آن را از نو شناخت. باید به شناختنش ادامه داد. هر اتفاقی هم که بیفتد، این ما شکل گرفته ایم، آنقدر عمیق که بهراستی هیچ چیز نخواهد توانست زایلش کند... #آلبر_کامو آلبر کامو بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۰۳/۰۶، 14:28 «شببهخیر عزیزم.تو را میبوسم، تو را بهازای تمام سالهای بیتو میبوسمبا تمامِ غمی که در دل دارم.»#آلبر_کامونامه به ماریا کاسارس آلبر کامو بخوانید, ...ادامه مطلب