لیوان ۱۴۰۲/۱۰/۰۱، 1:0 ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیارببر اندوه دل و مژده دلدار بیارنکتهای روح فزا از دهن دوست بگونامهای خوش خبر از عالم اسرار بیارتا معطر کنم از لطف نسیم تو مشامشمهای از نفحات نفس یار بیاربه وفای تو که خاک ره آن یار عزیزبی غباری که پدید آید از اغیار بیارگردی از رهگذر دوست به کوری رقیببهر آسایش این دیده خونبار بیارخامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیستخبری از بر آن دلبر عیار بیارشکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمنبه اسیران قفس مژده گلزار بیارکام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوستعشوهای زان لب شیرین شکربار بیارروزگاریست که دل چهره مقصود ندیدساقیا آن قدح آینه کردار بیاردلق حافظ به چه ارزد به میاش رنگین کنوان گهش مست و خراب از سر بازار بیار#حافظ بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۰۴/۰۳، 4:25 تو با خداحافظیهاتمام نمیشوی! تویی که به من آموختی عشق؛ دوامآوردن در غربتِ فاصله هاست!#لارا_تیکالپ.ن:از دورترین فاصلهها میبوسمت در این فرخنده روزهایی که دوستشان داری... لارا تیکال بخوانید, ...ادامه مطلب