..:: یك لیوان پر از آسمان ::..

متن مرتبط با «شهرابان» در سایت ..:: یك لیوان پر از آسمان ::.. نوشته شده است

مبارزان خسته در آغوش | شهرابان، برنار ماری کلتس

  • لیوان ۱۴۰۲/۰۵/۲۳، 18:50 از همین دور که نزدیک است در آغوشم بگیر . . .#شهرابانپ.ن:قاعده اين است كه هرگاه مَردى، مرد ديگرى را مى‌بيند، سرانجام بر روىِ شانه‌هايش بزند و با او از زنى سخن بگويد؛ قاعده اين است كه خاطره‌ی زن آخرين علاجِ مبارزان خسته باشد .#برنار_ماری_کلتس شهرابان برنار ماری کلتس بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دلتنگی | شهرابان

  • لیوان ۱۴۰۲/۰۵/۲۱، 10:34 دلتنگی، تاوان دوست داشتن توست!! #شهرابانپ.ن:به وقت آفتابی که روبرویت ایستاده، در آرامش گیسوهای حلقه شده دور گردنت.... شهرابان بخوانید, ...ادامه مطلب

  • موهات رو باز کن! | شهرابان

  • لیوان ۱۴۰۲/۰۴/۲۷، 13:36 موهات رو باز کن! باز کن تا نسیم دور گردنت باد بهاری بشه برای این روزهای گرم. موهات رو باز کن تا زندگیم ار نو جون بگیره.....#شهرابان شهرابان بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اردی‌بهشت!! | شهرابان

  • لیوان ۱۴۰۲/۰۲/۰۴، 16:5 اردی‌بهشت!!طبیعت بلد است، خوب کارش را بلد است. حتی اگر من، میان تقویم متوقف شده باشم و نخواهم باور کنم که اردی‌بهشت خیلی قوی‌تر از آن است که فکر می‌کنم.هر چقدر که بخواهم فرار کنم که اردی‌بهشت را نبینم، یا گوش‌هایم را بگیرم که صدای هیاهوی باد و باران و درختان را نشونم، اما از وزش نسیمش روی پوستم نمی‌توانم فرار کنم. اردی‌بهشت از لابلای تمام روزنه‌ها، تنم را زیر و رو کرده است و هیچ نیروی نمی‌تواند جلوی قدرتش بایستد. حتی دلتنگی! دلتنگی که محکم‌ترین آوار اشک‌ها هم آن را نمی‌تواند به زانو درآورد.این نیروی اردی‌بهشت است که هرچه در زمان و مکان است را نو می‌کند. تو را و مترسکی که در میان باغ جنون می‌رقصد و نامه‌هایت را بلند بلند می‌خواند...#شهرابانپ.ن:بهتر میدانی؛ هر جای دنیا هم که باشی هیچکس مثل من چشمانت را در آغوش نمی‌گیرد. هیچکس بوسه‌های روی گرنت را زنده نخواهد کرد.موسیقی Ebi - Delam Mikhad شهرابان موسیقی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • میز صبحانه کنار درخت خرمالو وقتی ۴۰ ساله شده ایم | شهرابان

  • لیوان ۱۴۰۱/۰۶/۱۷، 0:1 یک :همیشه خونه های چهل ساله را دوست داشتم. از همون خونه‌ آجرنماهای قدیمی که هنوز اتاق‌هاش بوی خاک بارون زده میدن. که نور تمام لامپ‌هاشون زرده و دیوارکوب هاشون درست وسط طاقجه است. این جور خونه‌ها احساس دارن، محبت دارن، آشتی دارن، خاطره دارن... چیزهایی دارن که آدم رو توی خودشون غرق می‌کنه. مثل همین کلید چراغ سقفی که توی حوض گودی کمرت داره شنا می‌کنه و دلم میخواد جای اون باشم.دو:توی تک تک چیز‌های ساده خونه پنهون میشی تا بگردم و پیدات کنم. که اگه پیدات نکنم چیزهای ساده یی پیدا میکنم که لمسشون کردی و لمسشون می‌کنی. انوقته که رد دستاتت رو روی دستام ترسیم میشن حتی اگه باز شیطنت گل کرده باشه ...سه:دامن‌کوتاه پوشیدی با طرح گل های رنگ و وارنگ و موهای نم دار خرمایی رنگت رو سپردی به دستام تا برات شانه کنم و با همون لاک هایی که خودم برات خریدم، ناخن های دست و پاهات رو لاک بزنم. یک روز بنفش،روز بعد صورتی...چهار:بیا با هم فیلم ببینیم، از همون گریه دار هاش که وقتی روی پاهام ولو شدی، تکان نخوری و هی هق هق کنی و خیسی چشمات رو مثلن از من پنهون کنی. که بعدش رو کنی به من و ببینی منم چشمام کمتر از تو خیس نیست. که بگش برو اون شراب بیار و با هم مست کنیم....کنار هم دراز کشیدیم و برایت شاملو و احمدی و سایه می‌خونم تا خوابت ببرد....دم دمای سحر، حیاط رو آب پاشی می‌کنم و میز کنار درخت خرمالو رو با دو تا صندلی‌های لهستانی آماده صبحانه روز تولدت میکنم.#شهرابانپ.ن:تو‌ درونی‌ترین احساسِ منی...با توست که به خودم می‌رسم.تو را در آغوش می‌فشارم، بسی طولانی.#آلبر_کاموتولد خود جاودانگی است؛ آن هم وقتی که از قلب‌ات فارغ از زمان و مکان می‌تپد!! شهرابان آلبر کامو , ...ادامه مطلب

  • هیچ‌کس به اندازه‌ی تو | شهرابان

  • لیوان ۱۴۰۱/۰۵/۲۵، 12:9 توی دنیای من هیچ‌کس به اندازه‌ی تو نتونست ذهنم رو به خودش مشغول کنه. عجیبه اما من توی زندگیم به هیچ‌کس به اندازه‌ی تو فکر نکردم و هیچ‌کس قد تو توی خواب و خیالم قدم نزد.#شهرابان شهرابان بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها