لیوان ۱۴۰۲/۰۷/۰۹، 15:6 نوشتم تو آخرِ آدمها ایستادهای.از تو گذشتن یعنی از آخرین آدمها گذشتن.نوشتمانسان همیشه اِحتیاج به چیزی، کسی، دارد تا از پناهَش، آشیانههای هوشیار بسازد.#علیمراد_فدایینیا علیمراد فدایی نیا بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۰۶/۰۸، 5:55 دوست داشتنِ تو مثل حسیه که آدمیزاد به وطنش داره، ذاتیه؛ دوست داشتنِ تو غمگینه، مثل وقتایی که دلت واسه وطنت میسوزه اما کاری از دستت برنمیاد، دلت نمیخواد بری اما انگاری میفهمی وطنت نمیخوادت، وطنت بهت میگه "برو" ولی تو نمیتونی از بغضِ صداش بگذری، دستتو می کشی روی زخمهای تنش ولی بلندتر سرت داد میزنه "برو"...همهی ما یکروزی "وطن"مون رو ترک میکنیم و دیگه هیچ عشقِ عمیقی نصیبمون نمیشه؛میدونی چرا؟! چون که هیچ جا "وطنِ" خود آدم نمیشه!#شقایق_عباسی شقایق عباسی بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۰۵/۲۲، 7:54 بعضی روزهاآدم دلش یک معجزه میخواهد،معجزهای شبیه به بارانمعجزهای شبیه به یک خیابانکه از آنسویش یک نفر بیایدو هوای خوب خیابان را به خانهات بیاورد.یا بگذارید اینطور بگویم؛ بعضی روزهاآدم دلش یک نفر را میخواهدکه از آنسوی خیابان با باران بیاید،با باران بنشیند و چکه چکه حال تو را خوب کند.#حمید_رها حمید رها بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۰۴/۱۸، 22:50 آدمها کامل نیستند؛ اما رابطهها میتوانند کامل باشند. مثل روشنیهای تو که روی سایههای من میافتاد و تبدیل به نور مطبوعی میشد که میتوانستیم در کرانهاش بایستیم و جهان را تماشا کنیم. تو یک جایی گفتهای این دوستی چند ساله با این کیفیتی که میدانی و میدانم نباید به سادگی تمام شود. بارها با خودم تکرار کردهام؛ میدانی و میدانم و فکر کردهام به ذهنت در لحظه نوشتن این جمله. انگار ناگفته میدانستی اطمینان متقابل بیش از هر چیز دیگری آدمها را در پیوند با هم نگه میدارد. این جملهی ساده را خطاب به چه کسی میتوانی بنویسی و خیالت راحت باشد که اشتباه نمیکنی و به خطا نرفتهای؟ از خودم میپرسم. و نمیتوانم بگویم آن راهی که رفتیم تا به جمله سادهی تو برسیم چه خوش بود و پر از تمام آن کلمهها که دوستشان داشتیم و دارم هنوز.#نعیمه_بخشی نعیمه بخشی بخوانید, ...ادامه مطلب