لیوان ۱۴۰۲/۱۰/۱۰، 21:51 مرا به تاریخ خودم ببر؛ تاریخی که در آن رقاصههای زیبا میرقصند، تاریخی که بوسههای ناب دارد، برهنگیهای پاک، آوازهای زیبا. پشت رودخانههای خروشان.مرا به تاریخ خودت ببر؛ به تاریخی که زنان در جهان حکومت کنند و مردان ملتی سر به زیر باشند و مردان فقط عاشق شوند. مرا به تاریخ خودم ببر.#محمود_درویشپ.ن:#موسیقی محمد اصفهانی - طلب محمود درویش موسیقی بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۰۶/۰۸، 5:55 دوست داشتنِ تو مثل حسیه که آدمیزاد به وطنش داره، ذاتیه؛ دوست داشتنِ تو غمگینه، مثل وقتایی که دلت واسه وطنت میسوزه اما کاری از دستت برنمیاد، دلت نمیخواد بری اما انگاری میفهمی وطنت نمیخوادت، وطنت بهت میگه "برو" ولی تو نمیتونی از بغضِ صداش بگذری، دستتو می کشی روی زخمهای تنش ولی بلندتر سرت داد میزنه "برو"...همهی ما یکروزی "وطن"مون رو ترک میکنیم و دیگه هیچ عشقِ عمیقی نصیبمون نمیشه؛میدونی چرا؟! چون که هیچ جا "وطنِ" خود آدم نمیشه!#شقایق_عباسی شقایق عباسی بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۰۶/۱۱، 8:4 از وقتی که عاشق تو شدهامانگار دریا به ترانهای بدل شده استاز وقتی عاشق تو شدهاماز شادی در پوست خود نمیگنجمدر چهرهها از خشم و اندوه و مه خبری نیستانگار تمام آدمهاخوب و مهربان شدهاند ..#فکرت_قوجا فکرت قوجا بخوانید, ...ادامه مطلب