لیوان ۱۴۰۲/۰۱/۱۶، 15:8 و دستهای تو با دستهای من آشناست!! تو بخوانی....بخوانی و بخوابی و من تماشایت کنم بی وقفه. شب، روز شود و دوباره آفتاب جایش را به مهتاب دهد و خواب باشی و من محو تماشای تو... روزها بگذرند و ما برای همیشه و دقیقا همانطور کنار هم باشیم. تو خواب باشی و من غرق تماشایت. دو لب تشنه نزدیک هم....سفت بغلت کنم در اولین تابش آفتاب از پنجره به نازک آرای تنت و سایههای نور روی گونههایت را ببوسم و نوازش کنم که چشمانت، خماری مستی ام را دو چندان کرده است#شهرآبان شهرآبان بخوانید, ...ادامه مطلب
این روزگار ناسازگار رابهاری چون دستهای بلند آزادیگل افشان خواهد نمودپس ژینا را گفتندبرویاند بهار راشکفتن راآغاز را ... آزادی را ...#شهرآبانپ.ن:#موسیقی Aref- If You Don't Exist (Hirosan Remix) بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۱۱/۲۳، 15:40 بگذار این خیابان هر جا که خواستبغل کند نیایش را،یا لبهایش را به پارکوی بچسباند،بگذار با پسیان هم آغوشی کند،بگذار تجریش شود.بگذار تا ابد دربندش خیس بماند.این خیابان در تمام تنش سودای تو را دارد . . .#شهرآبانپ.ن:#موسیقی : Peyman Salimi ft. Sanam Maroufkhani - Nahanولیعصر بدون دستهایت، عقیم است و هیچ درختی دوباره بارور رقصیدن بدون ترس نخواهد شد. شهرآبان موسیقی بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۱۱/۲۴، 9:25 امروز ۱۳ فوریه است.از کجا میدانم؟از پرندهای که ۳ سال است روی میزم نشسته است. پرندهای مسی با پتینه فیروزهای که هواخواه و هوادار زیاد دارد و عنقریب است که یکی از همینها - دور از چشمم - پرش بدهند و بقولی من را در خماری اش باقی بگذارند. اما خب؛ به هفت جد و آبادشان خندیده اند و مگر در خواب ببینند که این پرنده جز در کنارمان جایی دیگر خودنمایی کند.از کجا میدانم؟از « پرنده نیستم اما پر خیالم هست / توان بال گشودن به هر محالم هست» که به همین تاریخ امضا کردی و من در صفحه ۱۳۴ کتاب معسومیت - مصطفی مستور قرارش دادهام. از همان تار نیمه بلند موهایت که روی کلمات یله شده است.از کجا میدانم؟از این روزها که گاه و بیگاه در آنها قدم میزنی و میخوانی « وقتی که نشان پری غمگینت را از فروغ میگیری، وقتی که قرار باشد یک قرن برای زیستن کافی باشد ...»#شهرآبانپ.ن:#موسیقی : Gang Violins - This Fire (You Lit In My Heart Will Destroy Us Both)و امروز که بهانه، سالمرگ #فروغ_فرخزاد است که نوشت:نمیدانم رسیدن چیست،اما بیگُمان مقصدی هست کههمه وجودم به سوی آن جاری میشود بخوانید, ...ادامه مطلب
لیوان ۱۴۰۱/۱۰/۱۷، 14:58 تکههایی از من کنار توست؟ شاید!!اما تکههایی از تو کنار من است که بیش تر از تکههای خودم در من زندگی میکند. هر کدامشان در فصلی دلتنگ میشوند. یکی شان این روزهای زمستانی های های گریه میکند و تاب دوری تکههای وقت پاییز را ندارد. تکههای بهار و تابستان هم حریف این بیتابی نیستند......قوی باش!! باید تاب بیاوریم این روزهای سیاه و تلخ را که هم او نیست؛ و هم چنگ میزنیم به دستار آزادی. اشکهایت را نگهدار برای روز دستانش، برای مستی چشمهایش، برای خاورمیانه سینههایش!!#شهرآبانپ.ن:# موسیقی : Lost - David Helpling & Jon Jenkinsهیج کاری تو جهان نیست که تو ... تو نتونی انجامش بدی!! میدون آزادی مال ماست. مال هم ی ماست.. شهرآبان بخوانید, ...ادامه مطلب